پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای سیاسی معاصر
2383-1294
2383-1308
12
1
2021
05
22
بازجست تفکر در اندیشه سیاسی هانا آرنت: درهم شدن وضع بشری و حیات ذهن
1
23
FA
منصور
انصاری
0000-0001-9664-6452
استادیار گروه اندیشه سیاسی در اسلام، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
m.ansari51@gmail.com
10.30465/cps.2021.28152.2368
هانا آرنت به عنوان یکی از مهمترین اندیشمندان قرن بیستم، روز به روز توجه بیشتری را به خود جلب می کند و این امر تاحدود زیادی بخاطر نوآوری های اندیشه ای است که در کار و آثار او وجود دارد. البته آرنت مانند هر متفکر دیگری با چالشها و بعضا تناقض های مفهومی نیز مواجه است که به همین سان به بحثهای زیادی دامن زده است. یکی از این مباحث احتمالا متاخرتر، پیوند و ربط میان دو دوره در حیات اندیشه اوست. او در این راستا، دوگانه حیات عمل و حیات ذهن یا حیات عمل ورزانه و حیات تامل ورزانه را مطرح کرد که گونه دوم خودش یکی از مهمترین عوامل بی توجهی و بی اهمیتی حیات عمل ورزانه بوده است. بدین سان آرنت دوگانه بین فلسفه و سیاست را مطرح کرد که در تقابل با هم قرار داشتند. در سالهای اخیر و مخصوصا به این دلیل که عمر آرنت چندان نپایید تا خودش شرح روشن تری ارائه کند، مجادله مهمی در این خصوص درگرفته است که چگونه می توان دو بخش ناهمخوان اندیشه هایش را تفسیر و تاویل کرد و آیا این دو مرحله تفکر او در تقابل با هم هستند یا این که برعکس سازگار هستند. نویسنده مقاله حاضر که در حدود بیست سال پیش اثری در خصوص وی با عنوان هانا آرنت و نقد فلسفه سیاسی منتشر کرده است، تلاش کرده است تا با استفاده از مطالعات خود در طی این سالیان، روایت و تفسیر خود را در خصوص این دوگانه آرنت ارایه کند. روش تحقیق در این مقاله توصیفی و تحلیلی است و مهمترین یافته مقاله نیز این است که حیات ذهن به عنوان مکمل و در تداوم با حیات عمل قرار می گیرد و مخصوصا دو سطح اجتماعی و روانشناختی/ فردی را پوشش می دهند.
سیاست,حیات ذهن,حیات عمل,اندیشه سیاسی,تفکر
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_6063.html
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_6063_10fe490c47ae79ab3aab924e2a0b8af1.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای سیاسی معاصر
2383-1294
2383-1308
12
1
2021
05
22
از سرمایه تا سرمایه سیاسی؛ نقدی بر تکوین نظریه سرمایه سیاسی
25
54
FA
مجید
جودکی
فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد، رشته و گرایش علوم سیاسی، دانشگاه مازندران
magidnew@gmail.com
محمدتقی
قزلسفلی
دانشیار، رشته علوم سیاسی (گرایش اندیشه سیاسی)، عضوهیئت علمی دانشگاه مازندران
m.ghezel@umz.ac.ir
علی
کریمی مله
استاد، رشته علوم سیاسی (گرایش مسائل ایران)، عضوهیئت علمی دانشگاه مازندران
akm10@umz.ac.ir
10.30465/cps.2021.33161.2600
تأملی در مختصات مفهومی نظریه سرمایه سیاسی در مقایسه با سایر اشکال سرمایه، تداخل و همپوشانیهای مفهومی به نسبت بالایی را آشکار میسازد. این امر سبب ایجاد تردید در ماهیت نظری و یافتههای برآمده از مطالعات این حوزه، میشود. بر همین مبنا، پژوهش حاضر با نگرشی انتقادی، به روش توصیفی - تبیینی و بر پایه رویکرد تاریخ نظریهها، در پی پاسخ به این پرسش است: سیر تکوین و تعیّن نظری مستقل مفهوم سرمایه سیاسی و مختصات مفهومی آن، به چه صورت است؟ یافتهها حاکی است که انسجام نظریه سرمایه سیاسی، عمدتاً درنتیجهی وقوع سلسله تحولات اجتماعی - سیاسی ( له یا علیه نظام سرمایهداری) و تحولات نظری (ظرفیتهای تحلیلی سرشار مفهوم سرمایه در علوم اجتماعی - سیاسی سوداندیش و عملگرایانه آمریکا و انتقادی فرانسه) بهخصوص در ربع آخر قرن بیستم و بهویژه متأثر از مطالعات اصحاب سرمایه و در رأس آنان نوآوریهای نظری بوردیو و بهعلاوه تضارب آراء محققان متأخر حوزههای علمی مختلف در عرصهی سرمایه سیاسی (متأثر از سه خاستگاه نظری مبتنی بر سرمایههای اجتماعی، نمادین و کل)، پیریزی شده است. اساساً هیچگاه این سرمایه بهصورت خالص وجود ندارد و لذا نمیتوان تعریفی یکّه برای آن در نظر گرفت. با این حال، هسته اصلی معرّف این سرمایه به صورت استعارهای از انباشت قدرت با هدف غایی مشروعیت سیاسی، قابل تبیین است.
سرمایه سیاسی,مشروعیت سیاسی,سرمایه اجتماعی,سرمایه نمادین,سرمایه کل
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_6026.html
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_6026_dc4c2511366f729960a910e0e720e00a.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای سیاسی معاصر
2383-1294
2383-1308
12
1
2021
05
22
بررسی رابطه اندیشه و جامعه در آرای وبر : نقدی بر امکان پروتستانتیسم اسلامی در آرای روشنفکران ایران
55
82
FA
یزدان
سلیمی
دانشجوی دکتری علوم سیاسی گرایش جامعهشناسی سیاسی، دانشگاه اصفهان
yazdan.salimi@yahoo.com
حمید
نساج
0000-0003-2615-6209
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
h.nassaj@ase.ui.ac.ir
10.30465/cps.2021.34438.2692
برداشت یکجانبهگرایانه از نسبت فرهنگ و توسعه در آرای وبر، تصوری اشتباه را در خصوص این نسبت موجب شده است.این نوشتار با ارائه نظریه صحیح وبر، ذیل مفهوم قرابت گزینشی (خویشاوندی انتخابی) و همچنین بازخوانی نگاه او به مفاهیم خاص الهیات مسیحی، میکوشد آرای وی را سنجه افکار روشنفکران ایرانی در خصوص نسبت دینپیرایی و توسعه، و امکان بازسازی آن در نظام الهیاتی اسلام قرار دهد.<br />نتایج حاصل از این اعتبارسنجی حاکی از آن است که به عکس نگاه مثبت روشنفکران ایرانی به تکرار تجربه الهیاتی مسیحیت در مفاهیم اسلامی، این امر نه تنها با درونمایههای الهیاتی اسلام تناسب ندارد؛ که تکرار تصنعی آن در جهان اسلام نیز بیش از تحقق توسعه به عارضهای در ساحت ارگانیک عرف و شرع در جامعه اسلامی منجر میشود . تجربه تاریخی ناموفق ایرانیان در صورتبندی دین ایدئولوژیک و دین مدنی بر پایه ایده پروتستانتیسم اسلامی نیز شاهدی بر این مدعاست.<br />دیگر نقیصه پروژه فکری روشنفکران ایرانی در سنجه آرای وبر، بیتوجهی به بنیادهای عینی توسعه است.آرای وبر در این خصوص همچنانکه از عنوان نظری «قرابت گزینشی» برمیآید، رخدادی است که در تعامل عین و ذهن محقق میگردد.<br />اهداف این تحقیق با روش استنادی و تمرکز بر آثار وبر و نظریات روشنفکران ایرانی پیگیری می-شود.
قرابتگزینشی,بسندگیمعنایی,بسندگیعلی,سرمایهداری,پروتستانتیسم
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_6353.html
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_6353_12a45dd479f3506a44dce59177f83335.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای سیاسی معاصر
2383-1294
2383-1308
12
1
2021
05
22
مشارکت علم در تغییرات اجتماعی و سیاسی: علوم اجتماعی فرونتیک
83
109
FA
سیدمحسن
علویپور
0000000179960538
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
m.alavipour@gmail.com
مهدی
معافی
عضو هیات علمی مرکز تحقیقات پیشرفته سیاست و علوم انسانی
moafi.mehdi@gmail.com
10.30465/cps.2021.32238.2548
علوم انسانی و اجتماعی معاصر با تلاش برای تقلید از روشهای معرفتی علوم طبیعی پوزیتیویستی، همواره در معرض نقد نسبت به نظرگرایی صرف و ناکارآمدی در عمل در تغییرات اجتماعی بوده است. در نتیجه، در سالهای اخیر طرح ایده کاربردیسازی علوم انسانی مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، این رویکرد نیز در دام تقلید از علوم طبیعی باقی میماند و صرفا بهجای تقلید در موضع معرفتی/شناختی، در موضع حل مسئله و عدم توجه به ظرافتهای زندگی انسانی و ژرفکاوی مقولاتی مانند روابط قدرت و تاثیر آن بر شکل زندگی اجتماعی عدماصالت علمی را حفظ میکند. در مقابل، در رویکرد فرونتیک به علوم اجتماعی، پژوهش بهمثابه امری مشارکتی در موضوع مورد بررسی، پژوهشگر را از این دو خطر برکنار میدارد و کمک میکند که ضمن پرهیز از نظریهپردازیِ صرف، مبانی معرفتی را نیز در پای کاربرد قربانی نکنیم. در واقع، در اینجا شواهد علمی و حاصل پژوهشهای مختلف علمی بهعنوان منبعی برای تصمیمگیری سیاسی در فرایند تصمیمگیری عمومی قرار میگیرد و پژوهشگر با درک موقعیتمندی و اهمیت تجربه زیسته انسانی، دیگر تنها ناظر و گزارشگر موضوع نیست، بلکه با پیگیری آن تا رسیدن به نتیجهای که تغییر در شرایط نامطلوب را ایجاد کند، همچنان به فعالیت مشغول است و از دانشمندان علوم اجتماعی خواسته میشود که به بازیگران اجتماعی صاحب فضیلت تبدیل شوند و به جای اینکه مقالات و کتب بدون خاصیت واقعی یا عملی بنویسند، با پژوهش خود در حوزه سیاستی/خطمشی مورد علاقه خود سیاستورزی کنند. پژوهش حاضر با تبیین مولفههای علوم اجتماعی فرونتیک، آنرا بهعنوان رویکردی بدیل برای پژوهش در علوم اجتماعی که به تغییر واقعی در جامعه رهنمون میشود معرفی مینماید.
فرونسیس,علوم اجتماعی فرونتیک,مشارکت,بیطرفی علمی,علوم طبیعی
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_5992.html
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_5992_814a3eef2f3594dbe47441886cb0b2b8.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای سیاسی معاصر
2383-1294
2383-1308
12
1
2021
05
22
زیباییشناسی سیاستِ رادیکال ؛ اخلاق و رهایی کنشگر حاشیهای
111
131
FA
یعقوب
قلندری
دانشجوی دکتری دانشگاه شهید بهشتی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی
yakub65@gmail.com
رضا
نجف زاده
استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
najafzadeh.reza@gmail.com
10.30465/cps.2021.29949.2461
زیباییشناسی سیاست، نپذیرفتن مرز میان نظمهاست که این امر منجر به فرآیند زیباشناسانه بازپیکربندی در ساحت سیاست میشود . این مقاله با هدف طرح استتیک اخلاق - برخاسته از این نوع نگرش- به دنبال چرخش اخلاقی و تأثیر آن بر سیاست است و در صدد است با تغییر موقعیت و فرمهای طبقهبندی و تمایز، هنجارهای بازنمایی محیط پیرامون و شرایط موجود را تغییر میدهد. زیباییشناسی اخلاقی با اتکا به «برهم زدن قواعد و ارزشها»، «انقلاب در زمان»، «منطق تفاوت یا اختلاف» و مردم - سوژه و دیگری- رژیم اخلاقی رهاییبخش را نوید میدهد که این رهاییبخشی رخداد همواره پیش روی ماست. در این مقاله سعی شده است با بهرهگیری از رویکرد زیباییشناسانه رانسیر به سیاست به بازآفرینی ارتباط میان سیاست و اخلاق اندیشید که توزیع مجدد امر محسوس را موجب میشود و با ایجاد اشکال مختلف ابداع و نوآوری، بدنها را از جاهای تخصیصیافته به آنها جدا میسازد و به مدد آزادی انتقادی، تحول رابطه سوژه و دیگری به همراه عدالت شرایط کنشگریِ به حاشیه راندهشدگان مهیا میشود. با ورود کنشگران حاشیهای به مثابه سوژه به ساحت سیاست، شاهد قلمروزدایی از نظم «پلیسی» و رژیم بازنمایی اخلاقی حاکم و همزمان بازقلمروسازی در این عرصه خواهیم بود
Aesthetics,Ethics,Politics,Rancière,Marginal Activist
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_5929.html
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_5929_5b2ddfc3d23c0aebd171d22bb2651f58.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای سیاسی معاصر
2383-1294
2383-1308
12
1
2021
05
22
دستکاری روایت در متون سیاسی ترجمه شده: بازتاب اخبار سیاسی ایران در رسانههای غربی
133
155
FA
مهدی
لطیفی شیرهجینی
0000-0001-5119-4050
دانشجوی دکتری مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه علامه طباطبائی
texttranslate@yahoo.com
محمود
افروز
https://orcid.org/00
استادیار دانشگاه اصفهان، دانشکده زبانهای خارجی، گروه زبان انگلیسی
afrouz300@gmail.com
10.30465/cps.2020.32003.2541
در دنیای کنونی برخی مردم متأثّر از روایاتی هستند که ساخته و پرداخته رسانههاست. رسانههای خبری یکی از حوزههایی است که روایت در آن نقش مهمی ایفا میکند. در این حوزه، روایت ابزاری است برای توصیف یک رویداد در راستای منافع و افکار مشخص که البته میتواند دستخوش دستکاری عوامل متعدد انسانی از جمله مترجمان باشد. بنابراین، تحقیق حاضر با تکیه بر نظریه روایت بیکر (Baker 2006) در نظر دارد تا نقش مترجمان در دستکاری روایی متون ترجمه شده خبری را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، 200 متن خبری فارسی همراه با ترجمه انگلیسی آنها در رسانههای غربی جمعآوری شد. سپس متون اصلی و ترجمهها به وسیله راهبردهای قاببندی بیکر تجزیه و تحلیل گردید. پس از تحلیل دادهها، تأیید شد که «روایت» ابزاری برای ایجاد یک هویت جدید از یک شخص، گروه، سازمان، حکومت یا حتی یک کشور است. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که «روایت» به ظریفترین شکل ممکن میتواند مخاطب ناآگاه را آگاهانه به سمت یک هدفِ از پیش مشخصشده هدایت کند. همچنین مشخص شد که از بین راهبردهای قاببندی بیکر، «اقتضای گزینش» بیشترین کاربرد و «برچسبزنی» کمترین کاربرد را داشته است.
متون سیاسی معاصر,ترجمه خبر,نظریه روایت,راهبردهای قاببندی,مونا بیکر
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_5934.html
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_5934_80744f16259d28a7cd56c1223f4d5d07.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای سیاسی معاصر
2383-1294
2383-1308
12
1
2021
05
22
امرسیاسی از نظر شانتال موفه در فهم وتبیین جنبش جلیقه زردها
157
181
FA
مهین
نیرومند
دانشجوی دکترا دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب رشته اندیشه سیاسی
niroo_1345@yahoo.com
خدایار
مرتضوی
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
skmortazavia@gmail.com
10.30465/cps.2021.26440.2283
امروزه دیگر نمیتوان امرسیاسی را تنها در قدرت و دولت مشاهده کرد بلکه بواسطه انقلابها و جنبشهای عصر مدرن به میان طبقات پایین جامعه راه یافته و دیگر در انحصار قدرت رسمی نیست و مناسبات جدید در حیطه جامعه سیاسی شکل میگیرد. برهمین مبنا، مقالهی حاضر با هدف بررسی جنبش جلیقه زردها از منظر شانتال موفه انجام و در پی ارائهی پاسخی به این پرسشهاست که جنبش مذکور از این منظر چگونه قابل تحلیل است و تفسیر او چه تفاوتی با تفاسیر نظریه پردازان دیگر دارد. طبق تفسیر موفه، امرسیاسی محل تخاصم جوامع است که موجب سامان جامعه میگردد. از نظر او تنازعات اجتماعی صرفاً بر تضاد طبقاتی استوار نیست و گفتمانهای هویت ساز شکلگیری جنبشها را فراهم میسازند. او سیالیت و پویایی جوامع متأخر را مبنای تحلیل خویش قرار داده و با استناد به گفتمانهای هویتی با نظام سرمایهداری مقابله میکند. به باور وی بسیاری از نظریه پردازان لیبرال از به رسمیت شناختن بُعد خصومتآمیز سیاست خودداری میکنند زیرا از نظر آنان بُعد آنتاگونیسمی سیاست برای رسیدن به اهداف دموکراسی مخاطرهآمیز است. برخلاف آنان موفه معتقد است که جنبش هایی از این دست بدلیل گفتمان هویتی متفاوت موجب پویایی هویت های جدید می گردد.
سیاست,امرسیاسی,آنتاگونیسم,آگونیسم,جنبش جلیقه زردها
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_5985.html
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_5985_37e91c91ef032ec2bb9c777f92f190c5.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای سیاسی معاصر
2383-1294
2383-1308
12
1
2021
05
22
پژوهشی تطبیقی در باب توسعه سیاسی در ایران
183
208
FA
یوسف
حاجتی
دانشجوی دکتری علوم سیاسی- مسائل ایران، گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
yousef.hajati@gmail.com
لنا
عبدالخانی
استادیار گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
with.policy@gmail.com
شیوا
جلال پور
استادیار گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
shiva_jalalpoor@yahoo.com
حسین
کریمی فرد
دانشیار گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران.
hkarimifard@yahoo.com
10.30465/cps.2021.39068.2908
مقوله تحقق توسعه و انواع آن در شکلهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، همواره یکی از دغدغههای اندیشمندان و پژوهشگران مطالعات توسعه بوده است. اینکه چه زمینهها و عوامل وجود دارد که توسعه محقق میشود یا محقق نمیشود. مساله توسعه به ویژه توسعه سیاسی، در ایران عمری بیش از یک قرن دارد و کماکان بر سر اصول ، استراتژی و در مجموع راه های تحقق بخشیدن به آن مجادلات فراوان علمی و دانشگاهی صورت میگیرد. در این پژوهش تلاش شده است تا روایت حسین بشیریه و محمود سریع القلم در حوزه مطالعات توسعه در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. سئوال اصلی پژوهش حاضر مبتنی بر این امر است که توسعه سیاسی و موانع تحقق آن در ایران از منظر این دو روایت چیست؟ طبق یافتههای پژوهش بشیریه با رویکردی جامعه شناختی و تاریخی، تلاش دارد توسعه را از منظر ساختارهای اجتماعی و سیاسی مورد تحلیل قرار دهد. از سوی دیگر سریع القلم در پرداخت موضوع توسعه با رویکردی کارگزارمحور بر ذهنیت و شخصیت ضدتوسعهای ایرانی تأکید دارد و تلاش کرده است با تحلیل و توصیف اکنونیت توسعه سیاسی در ایران علل عدم نیل به آن را مورد بحث قرار دهد.
توسعه,توسعه سیاسی,ذهنیت توسعه,توسعه ایران
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_7235.html
https://politicalstudy.ihcs.ac.ir/article_7235_01fbf4dfade11f243e72a6c1309017b8.pdf