بررسی نظریة بیداری اسلامی درمورد انقلاب‌های خاورمیانه

شناسنامه علمی شماره

نویسنده

دکترای اندیشة سیاسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

چکیده

نظریة بیداری اسلامی که مقام معظم رهبری درمورد انقلاب‌های خاورمیانه ارائه کرد، روشی متوازن و مبتنی‌بر حضور توأمان مردم و ارزش‌های الهی در جامعه است. دیدگاه امام خمینی (ره) نیز بر همین اساس بوده است. دو عنصر آفت بیداری اسلامی است: 1. تحجر و جزم‌اندیشی؛ 2. خودباختگی. بر این اساس، بیداری اسلامی در مقابل افراط‌گرایی و نیز تفریط و خودباختگی قرار می‌گیرد.
نظریة بیداری اسلامی درپی مصادرة انقلاب‌های منطقه نیست. آنچه همواره مقام معظم رهبری بر آن تأکید ورزیده، حضور مردم و ارزش‌های الهی است و بر این فرض مبتنی است که اگر حضور مردم منطقه بدون تحمیل و آزادانه باشد، به‌طور طبیعی حرکت به سمت ارزش‌های الهی و اسلامی خواهد بود.
نظریة بیداری اسلامی دربارۀ انقلاب‌های خاورمیانه است و در مقابل دیدگاه غربی‌ها قرار می‌گیرد. غرب درپی آن است تا فرایند این انقلاب‌ها در مسیر تأمین خواست‌ها و منافع غرب باشد. در این راه، حتی از مداخلۀ نظامی پرهیز نمی‌کند؛ مانند آنچه در لیبی رخ داد. برای غرب پذیرفته نیست که حکومت‌های دیگر، مانند جمهوری اسلامی ایران، در منطقه شکل بگیرند. در بیش از سه دهة گذشته، این موضوع از اولویت‌های غرب در منطقه بوده است. غرب برای جلوگیری از ایجاد جمهوری اسلامی دیگری در منطقه همة اقدامات تأمینی، تدافعی، و تهاجمی خود را به‌کار گرفته است. با این ‌حال، آنچه گسترش یافته، الگوهای انقلاب ایران بوده ‌است. دشوار می‌توان پیش‌بینی کرد که حکومت‌های آیندة خاورمیانه چه ویژگی‌هایی خواهند داشت. واضح این‌که، در خاورمیانۀ آینده، مردم نقش بیشتری خواهند داشت و حکومت‌های شبه‌جمهوری و مادام‌العمر جایی نخواهند داشت.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Reflection upon the Theory of the Islamic Awakening in Relation to Revolutions in the Middle East

نویسنده [English]

  • Mohammad Taqi Hosseini
PhD in Political Thought, Institute of Humanities and Cultural Studies
چکیده [English]

The theory of the Islamic Awakening presented by the Supreme Leader concerning revolutions in the Middle East involves a reasonable methodology and is based on the simultaneous presence of people and Divine values in the society. This has been Imam Khomeini's view as well. Two elements may be regarded as dangers for the Islamic Awakening: 1- dogmatism, and 2- self alienation. Thus, the Islamic Awakening stands against these two extremes.
The theory of Islamic Awakening does not seek to seize revolutions in this region. What that has been always emphasized by the Supreme Leader is presence of people and Divine values. This point is based on the assumption that if people are freely present in the scene, they will go naturally towards Divine and Islamic values.
The theory of the Islamic Awakening concerns revolutions in the Middle East and stands against western views. The West seeks to bring such revolutions to a path in which demands and interests of the West may be fulfilled. To this end, it will not avoid military interventions (like what that happened in Libya). It is not acceptable for the West that governments like the Islamic Republic of Iran be established in the region. In more than three last decades, this has been always one of the priorities of the West in this region. To prevent establishment of other Islamic Republics in the region, the West has employed all its security, defensive, and invasive capacities. Nevertheless, what that has been developed is patterns of the Islamic Revolution of Iran. It is difficult to predict that of what characteristics the future governments in the Middle East will be. What that is clear is that in the future Middle East people will have more roles to play, and there will be no room for life-long and quasi-Republic governments.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Keywords: Islamic Awakening
  • theorization
  • explanation and interpretation
  • political ideas of the Islamic Revolution